ترجمه مقاله

هرمزدروز

لغت‌نامه دهخدا

هرمزدروز. [ هَُ م َ ] (اِ مرکب ) روز اول ماه :
یکی کودک آمدش هرمزدروز
به نیک اختر و فال گیتی فروز.

فردوسی .


دگر گفت کاین نامه ٔ دلفروز
فرستاده آمد به هرمزدروز.

اسدی .


رجوع به هرمز و هرمزد و اورمزد شود.
ترجمه مقاله