ترجمه مقاله

هرموز

لغت‌نامه دهخدا

هرموز. [ هَُ ] (اِخ ) نام شهری است مشهور. (برهان ). تلفظ قدیم نام جزیره ٔ هرمز. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ).بر نیم فرسنگ دریای اعظم است . جایی سخت گرم است و بارگه کرمان است . (حدود العالم ). رجوع به هرمز شود.
ترجمه مقاله