ترجمه مقاله

هریسان

لغت‌نامه دهخدا

هریسان . [ ] (اِخ ) این دیه را دارابن دارا بنا کرده و به نام درم خریدگان خود نهاده است و بدین دیه ازممالیک او یک راوریسان نام بوده است ، دارا گفت که این دیه را به نام او کنند. پس به مرور وریسان را هریسان گفتند. چنین گویند که یکبار از هریسان چهارهزار جریب ناردانه به مطبخ کسری بردند. (تاریخ قم ص 84).
ترجمه مقاله