ترجمه مقاله

هزاری

لغت‌نامه دهخدا

هزاری . [ هََ / هَِ ] (ص نسبی ) نزد کشتی گیران ، کسی که هر روز هزاربار تخته شلنگ نماید. (غیاث ) (آنندراج ) :
ای که در هند جفا تیغ تو کاری باشد
منصب تخته شلنگ تو هزاری باشد.

میرنجات .


ترجمه مقاله