ترجمه مقاله

هزم

لغت‌نامه دهخدا

هزم . [ هََ زِ ] (ع ص ) اسب منقاد و رام . (منتهی الارب ). فرس مطیع. || فرس هزم الصوت ؛ که صدایش به صدای رعد ماند. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله