ترجمه مقاله

هسهاس

لغت‌نامه دهخدا

هسهاس . [ هََ ] (ع ص ، اِ) شبان که گوسپندان را همه شب چراند و پاس دارد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || آنکه به شب خواب نکند جهت کاری . (منتهی الارب ). آنکه شب نخوابد برای کاری یا اجتهادی . (از اقرب الموارد). || قصاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || قَرَب ٌ هسهاس ؛ قرب شتاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کلامی که فهمیده نشود. (اقرب الموارد). رجوع به هسهسة شود. || سخن نَفْس و وسوسه ٔآن و ضبط آن . (اقرب الموارد). رجوع به هسهسة شود.
ترجمه مقاله