ترجمه مقاله

هفتگانی

لغت‌نامه دهخدا

هفتگانی . [ هََ ] (ص نسبی ) هفت تا هفت تا. آنچه هفت هفت تکرار شود : اگر دورهای هفتگانی هفت تمام بودی واجب کردی که روز بحران روز چهل ودوم و هشتادوچهارم بودی نه چهلم و هشتادم . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله