هفت گنبد
لغتنامه دهخدا
هفت گنبد. [ هََ گُم ْ ب َ ] (اِ مرکب )هفت کره است که هفت آسمان باشد. (برهان ) :
خبر یافتند از ره کین و مهر
که در هفت گنبد چه دارد سپهر؟
زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت .
|| (اِخ ) هفت گنبد بهرام گور را هم میگویند و به هفت منظر شهرت دارد. (برهان ).
خبر یافتند از ره کین و مهر
که در هفت گنبد چه دارد سپهر؟
نظامی .
زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت .
حافظ.
|| (اِخ ) هفت گنبد بهرام گور را هم میگویند و به هفت منظر شهرت دارد. (برهان ).