ترجمه مقاله

هفت شهر طلسم نمرود

لغت‌نامه دهخدا

هفت شهر طلسم نمرود. [ هََ ش َ رِ طِ ل ِ م ِ ن ُ / ن َ ] (اِخ ) طلسم آب ، طلسم حوض ، طبل ، آینه ، بت منادی بر مناره ، بر روی آب رفتن درخت سایه گستر. (برهان ). در روایات اسلامی آمده است که خلیفه ٔ ثانی از دهقان فلوجه پرسید: عجایب بلاد شماچیست ؟ دهقان گفت : بابِل عبارت از هفت شهر بوده است و در هر شهر اعجوبه ای بوده که در دیگری یافت نمیشده است : 1- صورت کره ٔ ارض با قریه ها و روستاها و نهرها.2- حوضی عظیم . 3- طبل دم دروازه . 4- آیینه ٔ آهنین . 5- مرغابی مسین . 6- دو قاضی برآب نشسته . 7- درختی عظیم از مس ، و برای هر یک از آنها خاصیتی عجیب و سحرآمیز شمرد. (از حواشی معین بر برهان قاطع). رجوع به مرآةالخیال چ بمبئی ص 287 و مرآة البلدان ج 1 ص 126 شود.
ترجمه مقاله