ترجمه مقاله

هفت گیسودار

لغت‌نامه دهخدا

هفت گیسودار. [ هََ ] (اِخ ) بنابر مشهور از جمله ٔ چهل وهشت صورت فلکی قدیم هفت صورت را «هفت گیسودار» نامیده اند: عواء، ذات الکرسی ، حامل رأس الغول ، مسک الاعنه ، مراءةالمسلسلة، جبار (که آن را جوزا نیز گویند) و سنبله . (از رساله ٔ «شماره ٔ هفت و هفت پیکر نظامی » تألیف معین ص 30). کنایه از هفت بنده است ، و هفت ستاره را نیز گویند که سبعه ٔ سیاره باشد. || هفت آسمان را هم گفته اند. (برهان ).
ترجمه مقاله