ترجمه مقاله

هفو

لغت‌نامه دهخدا

هفو. [ هََ ف ْوْ] (ع مص ) شتافتن . || بر باد پریدن پشم و مانند آن . (منتهی الارب ). صوف و جز آن به هوا درشدن . (تاج المصادر بیهقی ). || رفتن دل در پی چیزی و خشنود شدن از آن . (منتهی الارب ). || گرسنه شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || (ص ) مرد سبک . || (اِمص ) گرسنگی . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله