همای
لغتنامه دهخدا
همای . [ هَُ ] (اِخ ) نام یکی ازخواهران اسفندیار است که ارجاسپ او را اسیر کرده درقلعه ٔ رویین دژ نگه داشته بود. (برهان ) :
که هرکز میانه نهد پیش ، پای
مر او را دهم دختر خود همای .
که هرکز میانه نهد پیش ، پای
مر او را دهم دختر خود همای .
فردوسی .