ترجمه مقاله

همر

لغت‌نامه دهخدا

همر. [ هََ ] (ع مص ) ریختن چیزی را. || ریخته شدن چیزی . || دوشیدن شیر پستان . || سخن بسیار گفتن . || سخت سم به زمین زدن اسب . || رنج دادن بسیاری ِ شیر ناقه را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دادن . (منتهی الارب ). دادن از مال . (از اقرب الموارد). || شکستن چیزی را. || ویران ساختن چیزی را. (منتهی الارب ). ویران ساختن بنا. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله