هم رکاب
لغتنامه دهخدا
هم رکاب . [ هََ رِ ] (ص مرکب ) دو تن که با هم سواری کنند وبه همراهی یکدیگر به راهی روند. همراه :
معجز عنان کش سخن توست اگرچه دهر
با هر فسرده ای به وفا هم رکاب شد.
حیاتش با مسیحا هم رکاب است
صبوحش تا قیامت در حساب است .
معجز عنان کش سخن توست اگرچه دهر
با هر فسرده ای به وفا هم رکاب شد.
خاقانی .
حیاتش با مسیحا هم رکاب است
صبوحش تا قیامت در حساب است .
نظامی .