هم اتفاقلغتنامه دهخداهم اتفاق . [ هََ اِت ْ ت ِ ] (ص مرکب ) متفق . هم عهد. هم پیمان . (یادداشت مؤلف ) : پرویز هم از پدر بگریخت و به آذربایجان رفت و با مرزبانان آنجا هم اتفاق شد. (ابن بلخی ). با ملوک طوایف هم اتفاق و هم عهد شد. (ابن بلخی ).