ترجمه مقاله

هواپرست

لغت‌نامه دهخدا

هواپرست . [ هََ پ َ رَ ] (نف مرکب ) آنکه در پی هوای نفس باشد. پیرو هوس . هواباره :
گفتا چه گمان بری که مستم
یا شیفته و هواپرستم .

نظامی .


گناه کردن پنهان به از عبادت فاش
اگر خدای پرستی هواپرست مباش .

سعدی .


هرزه گرد غماز، هواپرست هوسباز. (گلستان ).
هواپرست ز راحت به خویش می بالد
که آشکار فزون تر شود به خواب نفس .

محسن تأثیر.


ترجمه مقاله