هیدکر
لغتنامه دهخدا
هیدکر. [ هََ دَ ک ُ ] (ع ص ) زن بسیارگوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زن جوان شگرف اندام نیکوکرشمه . (اقرب الموارد). هیدکور. هیدکورة. (اقرب الموارد). || لبن خاثر. (اقرب الموارد). شیر دفزک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به هیدکور شود.