ترجمه مقاله

وابردن

لغت‌نامه دهخدا

وابردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بازبردن : کشف ؛ وابردن اندوه ، وابردن پرده . (ترجمان القرآن ). استکشاف ، فرج ؛ وابردن اندوه و غیره . (منتهی الارب ) : آوازی شنود که هان اگر میخواهی تا نعمت جمله ٔ دنیا وقف تو کنم اما اندوه خویش از دلت وابرم که اندوه و نعمت دنیا هر دو در یکدل جمع نیاید. (تذکرة الاولیاء). || وابردن (نان )؛ واکردن وپهن کردن خمیر نان باشد بجهت لواش پختن . (برهان ).
ترجمه مقاله