ترجمه مقاله

وارسته

لغت‌نامه دهخدا

وارسته . [ رَ ت َ ] (اِخ ) وارسته ٔ لاهوری سیالکوتی نامش تل است و برای تحقیق اصطلاحات فارسی به سرزمین ایران قدم گذاشت و سی سال درآنجا بود و کتاب مصطلحات الشعرا و صفحات کائنات را به کمال تنقیح و تهذیب تألیف نمود و با شیخ محمدعلی حزین لاهیجی محبتی داشت بنابراین رجیم الشیاطین را در جواب تنبیه الغافلین خان آرزو نگاشت ، میرزا محمدحسن قتیل نبیره ٔ او بود و آهنگ سخن بدین سان میسرود:
دل ز زلفش مشک چین دارد هوس
این پریشان بند برمو بسته است .
سرو در رقص است وقمری مست ودست افشان چنار
وقت بشکن بشکن توبه است ساقی می بیار.

رباعی :


از سیرت نواب ز ما میپرسی
داند همه کس تو از کجا میپرسی
دانی که لئیم است و خسیس است و بخیل
بینی ده و فرسنگ چرا میپرسی .

(تذکره ٔ صبح گلشن ).


ترجمه مقاله