ترجمه مقاله

واریدن

لغت‌نامه دهخدا

واریدن . [ دَ ] (مص ) بلع کردن . بلعیدن . فرودادن . فاریدن . (از یادداشت مؤلف ): السرط؛ فروواریدن ، ای فروبردن به دهان . (تاج المصادر بیهقی ). اوباریدن .
ترجمه مقاله