ترجمه مقاله

واریز کردن

لغت‌نامه دهخدا

واریز کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منهدم شدن . ریختن قسمتی از بنا در چاه و یا قنات و بنا و نظایر آن . || رسیدگی کردن به حسابها. تفریغ حساب کردن . تسویه حساب کردن .
ترجمه مقاله