ترجمه مقاله

واسع

لغت‌نامه دهخدا

واسع. [س ِ ] (اِخ ) ابن حبان صحابی است و در صحبت او اختلاف است کذا قال و در اللواحق آرد او واسعبن حبان بن منفذانصاری مدنی مازنی تابعی جلیل و کثیرالرّوایه است ، از ابن عمرو ابی سعید و جابربن عبداﷲ و عبداﷲبن بدربن عاصم روایت کند. (منتهی الارب ). و صاحب تاج العروس آرد: واسعبن حبان انصاری در صحبت وی خلاف است . وی و برادرش یحیی بن حبان در جنگ حره کشته شدند. واسع از ابن عمروبن عباس روایت کرد و پسرش از او روایت دارد. (از تاج العروس ). و رجوع به انساب سمعانی ص 152 شود.
ترجمه مقاله