ترجمه مقاله

واشق

لغت‌نامه دهخدا

واشق . [ ش ِ ] (ع ص ) رونده و سپری شونده . || شیر اندک . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (معرب ، اِ) لغتی است از باشق . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). باشه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ ایران باستان ص 299). واشک . رجوع به باشه و واشک و واشه شود. || (اِخ ) نام سگی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نام پدر یروع صحابیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج العروس ).
ترجمه مقاله