واصل گردانیدنلغتنامه دهخداواصل گردانیدن . [ ص ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) رسانیدن . واصل کردن . بردن : ملائکه ملاقات نمایند با آن امام دردهید بشارت او را به آمرزش ، واصل گردانید به او تحفه های کرامت را. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 311).