والامنش
لغتنامه دهخدا
والامنش . [ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) کسی که طبیعت وی عالی بود. (ناظم الاطباء). عالی طبع. بلندطبع. صاحب طبع بلند. بلندطبیعت :
بفرمود خسرو که بنهید خوان
بزرگان والامنش را بخوان .
والامنشی که پشت در پشت آگاه
بر شاه جهان عزیز و بر صاحب شاه .
بفرمود خسرو که بنهید خوان
بزرگان والامنش را بخوان .
فردوسی .
والامنشی که پشت در پشت آگاه
بر شاه جهان عزیز و بر صاحب شاه .
منوچهری .