ترجمه مقاله

واژگون شدن

لغت‌نامه دهخدا

واژگون شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سرنگون شدن . وارونه شدن . واژگونه شدن . باشگونه شدن . مقلوب گشتن . معکوس گشتن . وارون شدن . وارونه شدن . برگشتن .
ترجمه مقاله