ترجمه مقاله

واگذاردن

لغت‌نامه دهخدا

واگذاردن . [ گ ُ دَ] (مص مرکب ) واگذار کردن . تسلیم کردن . || ترک گفتن . فروگذار کردن : یا فروگذاشت کنم یا واگذارم چیزی را از آنها که بر نفس خود پیمان گرفته ام ... ایمان نیاورده ام به قرآن بزرگ . (تاریخ بیهقی ص 318). || سپردن . حواله کردن . محول کردن : و کار به خدا واگذارد. (مجالس سعدی ).
ترجمه مقاله