ترجمه مقاله

وجد

لغت‌نامه دهخدا

وجد. [ وُ ج ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ واجد. (اقرب الموارد). چنانکه در توشیح آمده واین غریب است . (اقرب الموارد). رجوع به واجد شود.
ترجمه مقاله