ترجمه مقاله

وداد

لغت‌نامه دهخدا

وداد. [وُ ] (ع مص ) وَداد. وِداد. ود. مودة. دوست داشتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله