ودانوش
لغتنامه دهخدا
ودانوش . [ ] (اِخ ) نام مردی که عذرا را بفروخت . (لغت نامه ٔ اسدی ) :
گذشته بر او بر بسی کام و دام
یکی تیزپایی ودانوش نام .
رجوع به دانوش در همین لغت نامه و فرهنگ سروری شود.
گذشته بر او بر بسی کام و دام
یکی تیزپایی ودانوش نام .
عنصری .
رجوع به دانوش در همین لغت نامه و فرهنگ سروری شود.