ترجمه مقاله

وذرة

لغت‌نامه دهخدا

وذرة. [ وَ رَ ] (ع اِ) پاره ٔ گوشت . (مهذب الاسماء). پارچه ٔ گوشت بی استخوان یا گوشت پاره ٔ گرد و پهن بریده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به وَذَرَة شود. || تلاق زن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، وذر، وَذَر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || لب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ): وذرتان ؛ دو لب . ابوحاتم گویدوذرتان دو قطعه گوشت است که دو لب به آنها تشبیه شده است . (منتهی الارب ). || کنایه از کیر و سرکیر، یا ابن شامة الوذرة، دشنام است و آن کنایه از کیر و سرکیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): یابن شامةالوذرة؛ یعنی زانیه و زن بدکار. (اقرب الموارد). کلمه ٔ فحش است مر تازیان را. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله