ترجمه مقاله

وراد

لغت‌نامه دهخدا

وراد. [ وَرْ را ] (ع ص )آینده بر آب و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و آن برای مبالغه است . ج ِ، ورادون . (از اقرب الموارد). || باغبان . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله