ترجمه مقاله

ورخچ

لغت‌نامه دهخدا

ورخچ . [ وَ رَ ] (ص ) زشت و زبون و پلید و کریه المنظر. (آنندراج ) :
نامم همای دولت شهباز نصرت است
نی کرکس ورخچ و نه زاج تخجّم است .

خاقانی (ازآنندراج ).


پیش دلشان سپهر و انجم
این بود ورخچ و آن تخجّم .

خاقانی .


ترجمه مقاله