ترجمه مقاله

وردست

لغت‌نامه دهخدا

وردست . [ وَ دَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب )در تداول ، کمک و دستیار. آنکه در زیر دست کسی کمک به کار او کند چون شاگردی و مانند آن . (یادداشت مرحوم دهخدا). کارگری که به مقام استادی نرسیده اما از مرحله ٔ مبتدی بودن نیز گذشته و باید زیر دست استاد کارکند. (فرهنگ فارسی معین ). بیشتر به کارگر خمیرگیری که زیر دست استاد (خلیفه ) کار میکند اطلاق شود. (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). || معاون . یاور. دستیار. (از فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله