ترجمه مقاله

ورساد

لغت‌نامه دهخدا

ورساد. [ وِ ] (اِخ ) ورشاد. نام ولایتی است از غور که محل حکمرانی ملک الجبال قطب الدین محمدبن عزالدین بود آنگاه که سیف الدین سوری ولایت غور را میان برادران قسمت کرد ورساد در سهم ملک الجبال درآمد. (چهارمقاله ) :
من به ورساد پیش تخت شهم
و آن دو در مرو پیش سلطانند.

نظامی عروضی .


ترجمه مقاله