ورناک
لغتنامه دهخدا
ورناک . [ وِ ] (اِخ ) نام چشمه ای است در کشمیر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) :
آن بت کشمیری من تا ز چشم من برفت
چشم من از اشک رشک چشمه ٔ ورناک شد.
آن بت کشمیری من تا ز چشم من برفت
چشم من از اشک رشک چشمه ٔ ورناک شد.
ابونصر نصیرا بدخشانی (از آنندراج ).