ترجمه مقاله

وزرا

لغت‌نامه دهخدا

وزرا. [ وُ زَ ] (ع اِ) وزراء. ج ِ وزیر. وزیران و دستوران . (ناظم الاطباء) :
آن وزیری که چون دگر وزرا
وزرورزی نکرد در یک باب .

سوزنی .


وزرای نوشیروان در مهمی از مصالح مملکت اندیشه همی کردند. (گلستان سعدی ). یکی از وزرای نیک محضر گفت . (گلستان سعدی ).
وزرا ملک را امینانند
کارفرمای دولت اینانند.

اوحدی .


رجوع به وزراء شود.
ترجمه مقاله