ترجمه مقاله

وزوز کردن

لغت‌نامه دهخدا

وزوز کردن . [ وِزْ وِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، آواز کردن زنبور، مگس و غیره . مانند پشه و مگس و زنبور سر و صدا کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا). || حرف زدن بیجا و بی ربط و پیاپی : این قدر وزوز نکن ! (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله