ترجمه مقاله

وزک ناک

لغت‌نامه دهخدا

وزک ناک . [ وَ زَ ] (ص مرکب )فژه ناک . چسبناک . نوچ . (یادداشت مؤلف ) :
همچون پشنگ کژ و وزک ناک و شوخناک
گویی که گرز توری در قبضه ٔ پشنگ .

سوزنی .


ترجمه مقاله