ترجمه مقاله

وسب

لغت‌نامه دهخدا

وسب . [ وَ س َ ] (ع اِ) چرک و ریم . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). وسخ . (المنجد). || (مص ) چرک و ریمناک گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چرک گردیدن و ریمناک شدن . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله