ترجمه مقاله

وسواسی

لغت‌نامه دهخدا

وسواسی . [ وَس ْ ] (ص نسبی ) منسوب به وسواس . (ناظم الاطباء). کسی که دارای وسواس است . مردد. دودل . (فرهنگ فارسی معین ). || آنکه در کارها همیشه شک آورد و سرگردان باشد و هرگز یقین نکند. || آنکه اندیشه های بد کند. || غمگین و ملول . (ناظم الاطباء). رجوع به وسواس شود.
ترجمه مقاله