ترجمه مقاله

وسکرده

لغت‌نامه دهخدا

وسکرده . [ وَ ک َ دَ / دِ ] (ص ) همان وشکرده است یعنی چست و چالاک و محال [ مآل ] اندیش . (انجمن آرا). شخصی را گویند که کارها را زود و جلد و چست کند، و به کسر اول هم به این معنی و هم شخصی جلد و چابک و توانا و صاحب قوت باشد. (برهان ) (آنندراج ). چست و چالاک و جاهد و کارکن و آنکه کاری را به تندی و جلدی میکند. قوی و باقدرت و توانا. (از ناظم الاطباء). و بر این قیاس وسکردیدن و وسناد به معنی بسیار است ، وبا شین نیز آمده . (آنندراج ). رجوع به وشکرده شود.
ترجمه مقاله