ترجمه مقاله

وشکنه

لغت‌نامه دهخدا

وشکنه . [ وَ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) آلت تناسل ، و کاف آن را مفتوح و بعضی بی واو دانسته اند. ظن غالب آن است که مضموم و کاف عربی باشد زیرا که آلت کردن است . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). وشگنه . (برهان ). رجوع به وشگنه و شنگه شود.
ترجمه مقاله