ترجمه مقاله

وصایت

لغت‌نامه دهخدا

وصایت . [ وَ / وِ ی َ ] (ع اِ) وصایة. پند و اندرز و نصیحت . || فرموده و فرمان و وصیت . (ناظم الاطباء) : در اثنای وصایت پسر خویش مهدی را میگفت . (کلیله و دمنه ). در مواسات و مراعات اوقاف اقوات او وصایت فرمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
- وصایت کردن ؛ وصیت کردن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله