ترجمه مقاله

وطواط

لغت‌نامه دهخدا

وطواط. [ وَطْ ] (ع اِ) خفاش . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). شب پره . (ناظم الاطباء) (دهار). بلستک . شوپرک . (مهذب الاسماء). || پرستو. خطاف . (ناظم الاطباء). پرستو که آن را خطاف گویند و به هندی ابابیل نامند. (از آنندراج ). نوعی از پرستوی کوهی . (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء). || غوک . (ناظم الاطباء). || (ص ) مرد بددل . (دهار). مرد سست عقل و رأی . (اقرب الموارد). مرد ضعیف و جبان و ترسو. (ناظم الاطباء)(اقرب الموارد). || الذی یقارب کلامه . (اقرب الموارد). مرد پرحرف پرگوی . (ناظم الاطباء). مردی که تند و جلد حرف زند. (ناظم الاطباء). || مردی که آواز او مانند گنجشک باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله