ترجمه مقاله

وفعة

لغت‌نامه دهخدا

وفعة. [ وَ ع َ ] (ع اِ) لته ای که بدان آتش گیرند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || سربند شیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خنورمانندی از شاخ که در وی طعام و جامه نهند و با قاف غلط است . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله