ترجمه مقاله

وقع

لغت‌نامه دهخدا

وقع. [ وَ ق َ ] (ع مص ) دردناک گردیدن پای کسی از زمین درشت و سنگ . (منتهی الارب ). دردمند شدن پای از درشتی زمین . (تاج المصادر بیهقی ). || سوده و تنگ شدن پای و سم از سنگ و از زمین درشت . (منتهی الارب ). سوده شدن پای از رفتن در راه درشت و سنگلاخ . || (اِ) سنگ . وقعه یکی آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله