ترجمه مقاله

ولایت جوی

لغت‌نامه دهخدا

ولایت جوی . [ وَ/ وِ ی َ ] (نف مرکب ) جوینده ٔ ولایت . جویای ولایت و فرمانروائی : اینها را که خواجه میگوید ولایت جویانند، نتوانند گذاشت تا دم زنند. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله