ترجمه مقاله

ولث

لغت‌نامه دهخدا

ولث . [ وَ ] (ع اِ) باران اندک . || پیمان بی اختیار و بی قصد و نااستوار. (منتهی الارب )(آنندراج ) (اقرب الموارد). || وعده ٔ سست .(اقرب الموارد). || خمیر باقیمانده در کاسه . || بقیه ٔ آب در خیک چرمین یا در پنگان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || فضله ٔ بگنی در آوند. (منتهی الارب ). فضلة النبیذ فی الاناء. (آنندراج ) (اقرب الموارد). || (ص ) ناکس سست . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (اِ) نشان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || اثر درد چشم . (منتهی الارب ). اثر رمد. (اقرب الموارد). || (مص ) زدن . || آزاد کردن بنده را بعدِ موت به اینکه بگویی «انت حر بعد موتی ». || عهد نااستوار بستن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ).
ترجمه مقاله