ترجمه مقاله

ولج

لغت‌نامه دهخدا

ولج . [ وَ / وِ / وَ ل َ ] (اِ) پرنده ای است از تیهو کوچکتر که به عربی سلوی گویند و به ترکی بلدرچین و به هندی بودنه ، و این همان مرغی است که صاحب جهانگیری وشم خوانده است . (انجمن آرا) (برهان ) (آنندراج ). کرک . ولچ :
جوزه را ماند اگر جوزه بود در ته زین
ولج را ماند اگر ولج بود آخورزاد.

مظهری (از انجمن آرا).


پخته بسی ورغ به صد گونه طرز
از ولج و تیهو و دراج و چرز.

امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله